شعر ومتن کردی و فارسی

mîrekê gute şahzade xanimekê : ez ewîndarê te me

şahzadê gut : xwoşka min ji min xwaşiktire û pişt serê te rawestîyaye

mîr serê xwe zivirand kesek pişt serê wî tunebû ...gut : ka kes tune

 

şahzadê gut : tu ne ewîdarî çima ku ewîdar tenê bi ewîna xwe mêze(temaşe) diket


 

ka roj(کوروش کبیر)

یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 20:24 :: نويسنده : hevydar

پراکندگی زبانی در کشور ایران

کردهای عزیز رنگ آبی مخصوص شماست!!!

شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, :: 23:1 :: نويسنده : hevydar

 ROVÍ Ú MAR

Rojheke gelek xedar
Búne bira roví ú mar

Li zozané wan
Nebariye berf ú baran

Xela rabúye, hishk búne ber ú dar
Wana beré xwe dane desht ú newal

Hatine ber cemekí mezin
Felaté avé lé bipezin

Mar daye girí
Sitérén cavan wek liba tirí

Roví jhé pirsí
"Xér e bira, cima ditirsí"

Roví bi dilekí shewití

 

ادامه مطلب ..............بروید..........



ادامه مطلب ...
شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : hevydar

ییلماز گونای پادشاه زشت کوردان

یلماز گونای

همیشه هنگام صحبت از سینمای ترک و کورد، “ییلماز گونای” نخستین نامی است که به ذهن می‌آید.

گونای در سال ۱۹۳۷ در یکی از روستاهای اطراف شهر آدانا در ترکیه در خانواده‌ای کوردتبار به دنیا آمد. نام واقعی او یلماز پوتون Yilmaz Pütün است. اما وی خود را ییلماز گونای(به فارسی«جنوب تسلیم ناپذیر») نامید.

علاقه‌ ی وی به هنر هفتم از دوران نوجوانی شروع شد. او بارها همچون نمایشگرهایی دوره گرد، تنها همراه با پروژکتورش به میان چادرنشین‌ها می‌رود و به این ترتیب سلیقه ‌ی عمومی مردم را کشف می‌کند.”گونای”، با قیافه ی یک روستایی معمولی و منش جوان‌های محله‌های زیبای استانبول، به وسیله ی قدرت بازی و شناختش ازعلایق مردم، خیلی زود با لقب (شاه زشت) در سینمای ترک مشهور می ‌شود.

دهه‌ی ۱۹۶۰ را”گونای”، برای تهیه ی فیلمهای مستند از تحولات اجتماعی ترکیه، پشت دوربین می‌گذراند. با(سئیت هان) (Seyyit Han ,۱۹۶۸) که یک داستان عشقی ناگوار کوردی است، موفقیت بسیاری به دست می‌آورد و پس از آن با “گرگ‌های گرسنه” (Aç Kurtlar (۱۹۶۹، عصر جدیدی را در سینمای ترکیه بوجود آورد. اما در واقع فیلم “امید”

(Umut ,۱۹۷۰) بود که”گونای”را به سینماگران اروپایی می‌شناساند.

اثرات اجتماعی موفقیت ‌آمیز فیلم‌هایی که”گونای” در آنها بعنوان فیلمنامه نویس، بازیگر و کارگردان ظاهر می‌شود، به دلیل حمایت ملت کورد و دانشجویان، قدرتهای ترک را در آن زمان نگران می کرد. به همین دلیل”گونای” پس از کودتای نظامی

۱۹۷۰، به اتهام تبلیغ نظامهای اشتراکی و انفصالی(کمونیسم و سپاراتیسم) به دوازده سال زندان محکوم می شود.

وی در زندان نیز به نوشتن فیلمنامه هایش ادامه می دهد. (رمهLe Troupeau) و (یول Yol) شاهکارهای پس از زندان وی هستند که نگاهی شکسپیری بر ظلم نظام سیاسی، کهنه گرایی اجتماعی و وضعیت زنان کورد و ترک دارند.

“گونای” از سال ۱۹۸۰ به خاطر نوشته‌ها و فیلمهایش به بیش از صدسال زندان محکوم شد و برای اولین بار در زندگی هنری‌اش دچار ممنوعیت کار سینمایی می شود. حکومت ترکیه  کپی فیلمهایش را ممنوع می‌کند و آنها را از بین می‌ برد. همچنین ارتباط‌ش را با دنیای خارج از زندان قطع می ‌کنند. اما “گونای” پس از چندین ‌بار تلاش پی درپی بالاخره موفق می‌شود تا در پاییز۱۹۸۱ از راه دریا به فرانسه فرار کند و درآنجا پناهنده شود. در بهار۱۹۸۲فیلم(یول) در جشنواره ی(کن) اکران می ‌شود و(نخل طلایی) این جشنواره را با فیلمی از”کوستا گاوراس”(Costa Gavras) شریک می‌شود.

“ییلماز گونی” سرانجام در سپتامبر ۱۹۸۴ میلادی در پاریس در سن ۴۷ سالگی و در اوج شهرت خود، بر اثر بیماری سرطان در گذشت. یک روزنامه‌ی ترکیه درگذشت وی را چنین اعلام می کند: (فیلم تمام شد!).

یلماز آثار متعدد و ارزشمندی از خود برجای گذاشت که از این میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:

۱۹۸۳ دیوار (Duvar)

۱۹۸۲ راه (Yol)

۱۹۷۸ رمه (Sürü)

۱۹۷۴ رفیق (Arkadaş)

۱۹۷۴ بیچاره ها/بدبخت ها (Zavallılar)

۱۹۷۳ بابا (Baba)

۱۹۷۱ مرثیه (Ağıt)

۱۹۷۱ ناامیدها (Umutsuzlar)

۱۹۷۱ درد (Acı)

۱۹۷۱ اختلاس کنندگان (Vurguncular)

۱۹۷۱ عبرت (İbret)

۱۹۷۱ فراری‌ها(Kaçaklar)

۱۹۷۱ فردا آخرین روز است(Yarın Son Gündür)

۱۹۷۰ هدف زنده (Canlı Hedef)

۱۹۷۰ امید (Umut)

۱۹۷۰ عثمان، سرباز پیاده (Piyade Osman)

۱۹۷۰ هفت شرور (Yedi Belalılar)

۱۹۶۹ گرگهای گرسنه (Aç Kurtlar)

۱۹۶۹ یک مرد زشت (Bir Çirkin Adam)

۱۹۶۸ پیره نوری (Pire Nuri)

۱۹۶۸ سیدخان: عروس خاک (Seyyit Han: Toprağın Gelini)

۱۹۶۷ گلوله به من اثر نمی‌کند (Bana Kurşun İşlemez)

۱۹۶۷ اسم من کریم (Benim Adım Kerim)

۱۹۶۶ اسب، زن، اسلحه (At Avrat Silah)

چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : hevydar

                   ZOZAN                        

Zozanê me bilind in
Tev bi zevî û gund in
Di wan hene avên sar
Jêkênabin ber ûdar
Raxerên wan gulçîçek
Teyr û tû tê de lek bi lek
Havînan em diçin wan
Tevî koç û pez û gan
Derbas dikin rojên germ
Li ser wê nefela nerm
Dilîzin her direvin
Heyanî koç dakevin
Dema çiya dibin sar
Payîz dibe em tên xwar.

چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : hevydar

سرویس طلایی پیدا شده در کردستان

دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, :: 13:51 :: نويسنده : hevydar

عیشو 1

عیشو 2

عیشو 3

ادامه مطلب ......بروید...............



ادامه مطلب ...
سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:, :: 18:40 :: نويسنده : hevydar
درباره وبلاگ

سلام به تمام هموطنای عزیز ایران!به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم خوشتون بیاد.
نويسندگان