شعر ومتن کردی و فارسی
سنجاقک
حسرت بغض یک نگاه سنجاقک را طلبید یگانه دردمند جان من نطق بخت مرا فریاد زد مست مستم کرد یکسره بر بادم داد لطفش کاش دریغ میشد!!!!!!!!!!!! آسمانی بارانی کاش....! نغمه جانم میشد بوسه بارانم میکرد دریا حریص نبود وسعت عشق را داشت ره سپرده عشق بود جانا یاریش کردی؟نه! عذابش دادی خدا لبالبش کردی از عشق یکه تاز عرصه ات کردی پریشانش کردی پریشان واهمه ای به جانش نداد رفیق جان را ترک نگفت........... نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:20 :: نويسنده : hevydar
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |